سعید-رضایی-ساری-خونیرث-برنامه-نویسی-کد-نویسی-فروش-اسکریپت-دانلود-Saeid-rezaei-khunires-admin-manager
خونیرث مجموعه ای از داغ ترین ایده های ثروت ساز بین المللی و ایرانی در کنار کادری مجرب در زمینه های توسعه و طراحی سایت، اپلیکیشن، امور گرافیکی کاملاً اختصاصی می باشد. سهم خودتان را از وب بردارید...
برندها-ایرانسل-اسنپ-اپلیکیشن-اسکریپت-آپارات-همراه-اول-بانک-ملی-پاسارگاد-هواوی-دیجیاتو-زرین-پال-نت-برگ-دونیت-کافه-بازار-هدفون-آهنگ-عکس-فیلم-کد-نویسی-طراحی-وب-برنامه-نویسی-پونیشا-پاپکو-دیجی-کالا-ورزش-فوتبال-90-نتیجه-فوتبال-بازی-شیپور-دیوار-آگهی-رایگان-خونیرث

برگشت به لیست

اخیراً در ایمیلی که توسط یک کمپانی برای من فرستاده شده بود، از من خواسته شد که در ازای دریافت یک دلار در نظرسنجی آنها شرکت کنم. خب فکر می‌کنید چه کار کردم؟ آن یک دلار را قبول کردم (کار دیگری باید انجام می ‌دادم؟!) و با خوشحالی نظرسنجی را تکمیل کرده و برای آنها فرستادم.

مثالی که برایتان زدم نمونه ای از اصل تبادل دوجانبه در کار است. رابطه متقابل یکی از قوانین اولیه در روان ‌شناسی اجتماعی است، این قانون به ما می ‌گوید که در بسیاری از موقعیت‌ های اجتماعی، آنچه را که از دیگران دریافت می‌ کنیم به نوعی باز می‌ گردانیم. به عبارت دیگر اگر جان لطفی به شما بکند شما هم احتمالاً به او لطفی خواهید کرد. در مثالی که برایتان زدم من یک دلار دریافت کردم و بنابراین حس کردم که باید در ازای آن کاری انجام دهم. (زمان و اطلاعاتم را در اختیار گذاشتم)

یک توضیح ساده و تکامل ‌گرا درباره رابطه متقابل این است که گروهی از انسان‌ های اولیه متوجه شدند که دوستانه رفتار کردن و همکاری کردن، کارشان را راه می‌ اندازد، یعنی برای آنهایی که از این قانون پیروی کردند احتمال کمتری وجود داشت که دشمن پیداکنند و بنابراین احتمال بقا و ادامه پیدا کردن نسلشان بیشتر شد. (البته این توضیح توسط دانشمندان در سراسر جهان تأیید نمی ‌شود زیرا این تئوری بر این فرض بنا نهاده شده است که انسان در طول تاریخ همواره به یک شکل رفتار کرده است، یعنی فرض بر این است که انجام یک همکاری ، به وجود آورنده همکاری های بیشتر در آینده است).

ارتباط متقابل در موقعیت ‌های مختلفی کارآمدی خود را نشان داده است، مثلاً در استفادة تجاری در تبلیغات، بازاریابی و تبلیغات اغراق ‌آمیز سیاسی. به عنوان مثال ثابت شده است که نمونه مجانی چیزی، افراد را تشویق به خریدن آن می ‌کند زیرا شخص احساس می ‌کند باید لطفی را که به او شده جبران کند.

از اصل تبادل دوجانبه می ‌توانید در طراحی رابط کاربری  به نفع خود (و همچنین به نفع کاربر) استفاده کنید. (به اعتبار و نحوه قانع کردن در طراحی  سایت مراجعه کنید). نکته اصلی و واضح این است که قبل از اینکه از کاربر چیزی بخواهید، چیزی به او بدهید.

 

گذاشتن اطلاعات در اختیار کاربر به صورت رایگان    

در دنیای اینترنت محتوای رایگان معادل نمونه رایگان در دنیای واقعی و استفاده ‌ای عمیق و ریشه‌دار از اصل تبادل دوجانبه محسوب می ‌شود. به همین دلیل است که خبرنامه، اطلاعات شبکه‌ های اجتماعی، و مقالاتی همچون همین مقاله (همان‌گونه که در تحقیقات ما نیز به اثبات رسیده) مورد علاقه بسیاری از کمپانی‌ ها هستند و کاربران از این منابع که بر دانش آنها اضافه کند و مرتبط با موضوع مورد علاقه آنها باشد استقبال می ‌کنند. بعدها همین کاربران هستند که احتمال دارد به خاطر جبران لطفی که در حق آنها شده با این شرکت وارد معامله شوند.

بسیاری از وب سایت ‌ها که اطلاعات تجاری و دیگر اطلاعات را به مخاطبین عرضه می‌ کنند قبل از اینکه کاربران بتوانند به محتوای مورد علاقه ‌شان دسترسی پیدا بکنند از آنها می‌ خواهند که فرم پر کنند. نظریه ای که پشت این کار است این طور فرض می‌ کند که کاربر باید ابتدا فرم را پر کند و پس از آن به خاطر انجام این کار پاداش‌گرفته و اطلاعات به او ارائه شود. همان طور که در شکل زیر می‌بینید شرکت comScore از همین رویه پیروی می‌ کند و از کاربر می‌خواهد که قبل از دانلود گزارش رایگان، اطلاعات خود را در فرم زیر وارد کند.

 

 

این ممکن است به نظر یک مورد بسیار ساده از انجام کاری در ازای دریافت چیزی برسد. اما مشکل این است که انجام کار و دریافت پاداش همزمان اتفاق نمی‌ افتند. از کاربران خواسته می ‌شود که کاری را انجام دهند به امید اینکه بعدها ممکن است به پاداشی دست پیدا کنند. این رویه باعث عصبانیت کاربر شده و باعث می‌ شود که احتمالاً وب سایت را ترک کند.

اما روش کمپانی نیلسن کمی متفاوت است. وقتی کسی روی "دیدن گزارش کامل" کلیک می‌ کند به جای اینکه فرمی ببیند که از او می ‌خواهد اطلاعات تماس خود را در آن وارد کند، مقاله ای کوتاه در رابطه با آن گزارش مشاهده می‌ کند. کاربر می‌ تواند آن مقاله را بخواند و پس از آن تصمیم بگیرد که آیا می خواهد در ازای دیدن مقاله به صورت کامل، اطلاعات خود را وارد بکند یا خیر. (لطفاً توجه داشته باشید که ما به کمپانی نیلسن وابسته نیستیم).

 

 

کمپانی نیلسن به کاربر اجازه می‌ دهد که مقاله‌ ای در رابطه با گزارش رایگان مطالعه کند. اگر کاربر بخواهد که تمام گزارش را دانلود کند باید فرم اطلاعات تماس را پر کند.   

 

رویکرد دوم بهتر است زیرا اولاً به زمان و تلاش کاربر احترام می‌ گذارد چون به او این امکان را می ‌دهد که با آگاهی بیشتری تصمیم ‌گیری کند و ببیند که آیا واقعاً می‌ خواهد زمانی را صرف پر کردن فرم بکند یا خیر. ثانیاً این رویکرد پایبند به قانون رابطه متقابل است. کاربر، قدردانِ این حقیقت خواهد بود که توانسته است خلاصه‌ای از گزارش را مطالعه کند و احتمال اینکه اطلاعات مورد نیاز را در اختیار سایت بگذارد بیشتر است زیرا پیش از این کار، لطفی در حق او انجام شده است. اما حتی همان کاربرانی که متوجه می ‌شوند گزارش به درد آنها نمی ‌خورد نیز این رویکرد صادقانه را می ‌پسندند، نظر مثبتی نسبت به کمپانی نیلسن پیدا می‌ کنند و احتمالاً در زمان مناسب، حسن نیت خود را نسبت به این کمپانی نشان خواهند داد (مثلاً برای گرفتن اطلاعات بیشتر باز هم از این وب سایت بازدید می ‌کنند). همچنین احتمال دارد که این کاربران برای پر کردن فرم به طور صادقانه و هدف‌دار تمایل بیشتری نشان دهند و درباره تقاضای خود اطلاعات بیشتری داده و یا آدرس ایمیل و اطلاعات تماس واقعی خود در اختیار کمپانی بگذارند.

(مطالعه ما درباره استفاده از وب سایت B2B نشان می‌ دهد هنگامیکه یک وب سایت قبل از نشان ‌دادن قابل اعتماد بودن خود از کاربر تقاضا می ‌کند که اطلاعات شخصی ‌اش را ارائه دهد، در اغلب مواقع، کاربران به وب ‌سایت اطلاعات ساختگی می ‌دهند. اگر نمی‌خواهید که قسمت فروش شما دائماً با میکی موس تماس بگیرد، بهتر است که درخواست برای اطلاعات کاربر را به وقت مناسب آن موکول کنید).

در تحقیقی که در سال 2007 منتشر شد لوسیانو گامبرینی و همکاران او در دانشگاه پادوا به بحث و بررسی در رابطه با این مقوله پرداختند، یعنی اینکه احتمال این که کاربران، اطلاعات تماس خود را جهت دسترسی به محتوای مجانی، در فرم وارد کنند چقدر است. گامبرینی دو آزمایش را که دقیقاً شبیه Comcast و Nielsen بود انجام داد. در یکی از آزمایش‌ ها از کاربران خواسته شد تا ابتدا فرم را پر کنند و پس از آن به عنوان جایزه به مجموعه‌ای از توصیه ‌ها دسترسی پیدا کردند. در آزمایش دوم ابتدا کاربران به توصیه‌ها دسترسی پیدا کردند و پس از آن از آنها خواسته شد تا فرم را پر کنند. در آزمایش ارتباط متقابل نسبت به آزمایش پاداش، کاربران اطلاعات بیشتری در فرم وارد کردند. اما احتمال تأیید و ثبت فرم در آزمایش پاداش، بیشتر بود.

خب پس این به چه معنا است؟ اگر شما تصمیم بگیرید که قبل از اینکه کاربرانتان به محتوا دسترسی پیدا کنند آنها را مجبور به پرکردن فرم بکنید، فرم‌ های پر شده بیشتری عایدتان خواهد شد. اما اگر در صدد برقراری رابطه طولانی مدت و معنادار با مشتریانتان هستید بهتر است که پیش از هرگونه درخواستی، بخشی از اطلاعات را در معرض دید کاربر قرار دهید.

 

گرفتن اجازه و راهنمایی در موبایل

اپلیکیشن های موبایلی و سایت‌ها نیز می ‌توانند از اصول تبادل دوجانبه بهره‌مند شوند. این اپلیکیشن ها در بسیاری از مواقع بدون این که کاربر کمترین اطلاعی از آنچه توسط این اپلیکیشن به او ارائه خواهد شد از کاربران می ‌خواهند که وارد حساب کاربری خود شوند، دستورالعمل‌ های پیچیده را مطالعه کنند، استفاده از مکان کنونی خود را بپذیرند، و یا رضایت به دریافت اطلاعیه دهند. شروع یک تجربه با هر گونه تقاضا از کاربر، سنگینی بار را بر روی دوش کاربر می اندازد، باعث ایجاد شک و شبهه می ‌شود، و از تمایل کاربر جهت همکاری می‌ کاهد. بهترین کار این است که اپلیکیشن، شروع کار برای کاربر را هر چه آسان‌ تر کند. هنگامیکه کاربر متوجه ارزش اپلیکیشن شود احتمال اعتماد او به آن بیشتر شده و با پیروی از اصل تبادل دوجانبه به هر گونه تقاضایی جواب مثبت خواهد داد.  

به عنوان مثال کاربران iOS پس از دانلود کردن یک اپلیکیشن با پیام هشداری مواجه می‌ شوند که از آنها می ‌خواهد دریافت اطلاعیه از آن اپلیکیشن را تأیید کنند. این کار غلطی است! در این مرحله کاربر اصلاً نمی ‌داند که آیا این اپلیکیشن را خواهد پسندید یا خیر، آیا از آن استفاده خواهد کرد یا خیر، و آیا محتوای اطلاعیه ای که دریافت خواهد کرد به درد او خواهد خورد یا خیر. اینکه از کاربر بخواهید دریافت اطلاعیه را قبول کند درخواستی فراتر از حد و حدود است و در این مرحله پاسخ اولیه کاربران اغلب "خیر" است. کاربر ابتدا بایستی با اپلیکیشن ارتباط برقرار کند، بفهمد که اپلیکیشن درباره چیست و پس از آن می ‌تواند تصمیم بگیرد که آیا می ‌تواند به اپلیکیشن در رابطه با دریافت اطلاعیه اعتماد کند یا نه.

 

 

اپلیکیشن Evernote قبل از اینکه کاربر فرصتی برای استفاده از آن داشته باشد از او تقاضای گرفتن اجازه برای فرستادن اطلاعیه می‌ کند.

 

وقتی که کاربران از اپلیکیشن بازدید کردند می ‌توانید از آنها بپرسید که آیا مایل هستند که در رابطه با وقایع به خصوصی مورد اطلاع‌رسانی قرار بگیرند یا خیر. (تا جایی که می ‌توانید درباره اینکه کاربر درباره چه چیزی اطلاعیه دریافت خواهد کرد، با او به صراحت صحبت کنید، درغیر اینصورت اگر اطلاعیه ای دریافت کند که مورد نیاز او نیست باعث عصبانیت و احساس بیگانگی او نسبت به اپلیکیشن خواهد شد).

بسیاری ‌از اپلیکیشن ها قبل از اینکه واقعاً نیازی باشد خواستار دسترسی به مکان کنونی کاربر هستند. به عنوان مثال دلیلی ندارد که Expedia در صفحه اصلی خود قبل از اینکه کاربر اصلا شروع به جستجو کرده باشد کاربر را در رابطه با محل کنونی او مورد پرسش قرار دهد. این احتمال وجود دارد که کاربر بخواهد در محلی به جز محل کنونی خود جستجو انجام دهد و گرفتن این اطلاعات غیر ضروری از اعتماد کاربر به اپلیکیشن می ‌کاهد. (مخصوصاً این روزها که همواره شاهد رسوایی‌ در زندگی شخصی افراد هستیم کاربران نگرانند که هر سوال یا کنجکاوی از روی مقاصد شریرانه باشد). 

 

Expedia قبل از اینکه کاربر شروع به جستجو کند از او اجازه می‌ خواهد تا به مکان کنونی او دسترسی پیدا کند.

 

Epicurious با رعایت توصیه های کاربردی، فقط هنگامی درخواست دسترسی به میکروفون دارد که کاربر روی دکمه کنترل صدا ضربه بزند. در آن حالت منطقی است که کاربر جواب آری بدهد زیرا واضح است که اپلیکیشن به چه دلیل نیاز به گرفتن اجازه دارد. اگر در ابتدای ورود کاربر و قبل از اینکه کاربر فرصتی پیدا می ‌کرد تا مدل ذهنی خود با چگونگی عملکرد این اپلیکیشن را بسازد، از او چنین درخواستی می ‌کرد، به نظر غیر ضروری می ‌رسید و به احتمال زیاد درخواست اپلیکیشن رد می ‌شد.

 

  Epicurious تنها هنگامی درخواست اجازه برای استفاده از میکروفون می‌کند که برای فعال سازی کنترل صدا نیاز به آن دارد (یعنی بلافاصله بعد از اینکه کار بر روی دکمه کنترل صدا ضربه زده است).

 

روش دیگری که نزد اپلیکیشن ها بسیار محبوب است نشان دادن یک برنامه آموزشی کوتاه، هنگام راه ‌اندازی اپلیکیشن برای بار اول است. می ‌توانیم تعداد کاربرانی را که بلافاصله پس از دانلود کردن یک اپلیکیشن نشسته و این برنامه آموزشی کوتاه را تماشا کرده ‌اند بشماریم و مطمئناً تعداد آنها کمتر از تعداد انگشتان یک دست خواهد بود. حتی هنگامیکه این برنامه آموزشی کوتاه، به نظر بامزه می ‌آمد (مانند برنامه‌های آموزشی کوتاه comic-reader که جوری طراحی شده بود که شبیه داستان ‌های مصور باشد) کاربران حوصله نداشتند که آن را تا آخر تماشا کنند. (و اگر هم حوصله کرده و تا آخر پای آن می ‌نشستند نمی‌ توانستند آن‌همه مطلب را که یک جا به آنها گفته می‌ شد به‌خاطر بسپارند). اگر واقعاً نیاز است که به کاربران چیزی را آموزش دهید بهتر است که از صفحه راهنمایی سریع استفاده کنید.  اما کار بهتری نیز می‌توان کرد، کاری نکنید که کاربر حس کند برای استفاده از اپلیکیشن شما باید چیزی را مطالعه کند. رابط کاربری بسازید که ساده و کاربردی باشد و نیاز به آموزش نداشته باشد. باز هم می‌ توانید رد پای رابطه متقابل را مشاهده کنید، یعنی در رابطه میان کاربر و اپلیکیشن، حداقل در ابتدای راه، اپلیکیشن باید بار بیشتر زحمات را به دوش بکشد.

 

  Clear یک اپلیکیشن برای دیدن فهرست کارهایی است که باید انجام شود. این اپلیکیشن با یک برنامه آموزشی کوتاه 7 صفحه‌ای آغاز می‌ شود. این کار اشتباهی است، زیرا کاربر را ملزم می‌ کند پیش از آغاز استفاده از اپلیکیشن شروع به کار کند، یعنی کاربر مجبور است با حوصله بنشیند و تمام آن اطلاعات را بخواند و سعی کند که همه آنها را نیز به خاطر بسپارد.

 

نتیجه ‌گیری   

رابطه متقابل بر این باور است که افراد به رفتار خوب پاسخی درخور می ‌دهند. اگر می‌ خواهید که کاربرانتان در اطلاعات دادن به شما اعتماد کنند و مکرراً از وب سایت یا اپلیکیشن شما استفاده کنند، در خوبی‌ کردن پیش‌دستی کنید و تخم رابطه متقابل را با به حداقل رساندن هزینه ارتباط متقابل، در ذهن آنها بکارید. تا جائی که ممکن است سؤالات کمتری از کاربر بپرسید. در اینترنت یا هر جای دیگر، قبل از اینکه چیزی از کسی بخواهید، بخشنده باشید و بدین روش، کاربر نیز به همین منوال با شما رفتار خواهد کرد.


تگ ها : مقاله اصل تبادل دوجانبه در طراحی سایت درآمد طراحی سایت در ایران چقدر است؟ برند: اهمیت داشتن یک سیستم عامل برای برند دلایل مهم بودن بهینه سازی سایت تجربه کاربری برای طراحی وب سایت راهنمایی های کاربردی بایگانی طراحی سایت اصفهان نقش تبادل الکترونيک داده ها بر تجارت الکترونيک – طراحی سایت حرفه وب سایت شرکت خرما بن جنوب سوپرویژن یا نظارت و راهنمایی بالینی طراحی سایت کالا تبادل پردیس نتایج مطالعه میدان‌های گازی فرزاد، پارس شمالی و کیش، اوایل 2018 ارائه همکاری تنگاتنگ اسرائیل و عربستان علیه ایران پرسشهای متداول پیمان پولی، راهکاری برای بی‌اثر کردن تحریم‌ها/ دولت عقب‌ماندگی‌ها را ضرورت های ساختاری مدیریت جهادی پارک فناوری پردیس جزییات تماس تلفنی روحانی با «مانوئل مکرون» نقشه سایت پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای رایزنی تلفنی وزرای خارجه انگلیس و قطر سفر قائم مقام دبیر ستاد مبارزه با مواد مخدر به بلغارستان پارک فناوری سلامت انستیتو پاستور ایران ارتباط – استادیار کامپیوتر حساب پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در [PDF]PCP تمـاس با بیوطب رایزنی‌های عراقچي در برلین منشور جهانی اخلاقیات گردشگری چه می‌گوید؟ – نام تجاری طراحی سایت از فتکا تا گتکا رمزنگاری و امنیت تبادل داده لیست کامل پروژه های دانشجویی موجود بهینه سازی انکر تکست پورتال شرکت کاشف: صفحه اصلی ایرنا [PDF]تحصیل و تحقیقات در آلمان PDF 2185.36k عمل جراحی بزرگ کردن سینه صفحه 3 سیاست‌های ترامپ در مقابله با برجام زمینه‌ای برای اجرایی شدن ندارد اصطلاحات بازرگانی نکات کسب و کار [PDF]ﺗﺎب آورﺗﺮ ﻧﻤﻮد ﺷﻬﺮﻫﺎ را ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان دوﻟﺖ ﻫﺎي ﻣﺤﻠﯽ ﻣﺪ قانون ارتقاء سلامت نظام اداري و مقابله با فساد تقدیر از همکاری جدي پدافند غيرعامل براي مقابله با بحران‌هاي زيست محيطي [PDF]نگرانِ خاموشی قراردادهای دوجانبه منافع قابل توجهی برای صنایع بزرگ در بازاریابی حضوری جهادگران ایران اسلامی ویژگی های علوم انسانی و نظریه علمی تعاریف RPRC وب سایت مجتمع آموزشی دخترانه غیردولتی رهنما آخرین اخبار ۶ آسیب اقتصاد ما سفارت جمهوری اسلامی ایران ستاد ويژه توسعه فناوري نانو [PDF]هلند کشوری است با 41500 کیلومتر مربع و با 5/16 میلیون سفیر چین در تهران: تمایل داریم در مورد موضوع قطر با ایران تبادل نظر dailies.gov.af مطالب استاتیک سایت پاورپوینت ممانعت دو جانبه سیستم توزیع وب سایت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیک شهر آشنایی با اهمیت ارتباطات در کسب و کار آقای دکتر حسین سالار آملی، قائم مقام وزیر در امور بین الملل با خانم آینا دانشکده ریاضی، آمار و علوم کامپیوتر 1396/08/25 21:47:00 گزارش سفر وزیر نیرو به تاجیکستان؛ برپایی بررسی جایگاه اصل همکاری در حقوق بین الملل محیط زیست دعای حرز ابی دجانه « آسمونی اخیراً در ایمیلی که توسط یک کمپانی برای من فرستاده شده بود، از من خواسته شد که در ازای دریافت یک دلار در نظرسنجی آنها شرکت کنم. خب فکر می‌کنید چه کار کردم؟ آن یک دلار را قبول کردم (کار دیگری باید انجام می ‌دادم؟!) و با خوشحالی نظرسنجی را تکمیل کرده و برای آنها فرستادم. مثالی که برایتان زدم نمونه ای از اصل تبادل دوجانبه در کار است. رابطه متقابل یکی از قوانین اولیه در روان ‌شناسی اجتماعی است، این قانون به ما می ‌گوید که در بسیاری از موقعیت‌ های اجتماعی، آنچه را که از دیگران دریافت می‌ کنیم به نوعی باز می‌ گردانیم. به عبارت دیگر اگر جان لطفی به شما بکند شما هم احتمالاً به او لطفی خواهید کرد. در مثالی که برایتان زدم من یک دلار دریافت کردم و بنابراین حس کردم که باید در ازای آن کاری انجام دهم. (زمان و اطلاعاتم را در اختیار گذاشتم) یک توضیح ساده و تکامل ‌گرا درباره رابطه متقابل این است که گروهی از انسان‌ های اولیه متوجه شدند که دوستانه رفتار کردن و همکاری کردن، کارشان را راه می‌ اندازد، یعنی برای آنهایی که از این قانون پیروی کردند احتمال کمتری وجود داشت که دشمن پیداکنند و بنابراین احتمال بقا و ادامه پیدا کردن نسلشان بیشتر شد. (البته این توضیح توسط دانشمندان در سراسر جهان تأیید نمی ‌شود زیرا این تئوری بر این فرض بنا نهاده شده است که انسان در طول تاریخ همواره به یک شکل رفتار کرده است، یعنی فرض بر این است که انجام یک همکاری ، به وجود آورنده همکاری های بیشتر در آینده است). ارتباط متقابل در موقعیت ‌های مختلفی کارآمدی خود را نشان داده است، مثلاً در استفادة تجاری در تبلیغات، بازاریابی و تبلیغات اغراق ‌آمیز سیاسی. به عنوان مثال ثابت شده است که نمونه مجانی چیزی، افراد را تشویق به خریدن آن می ‌کند زیرا شخص احساس می ‌کند باید لطفی را که به او شده جبران کند. از اصل تبادل دوجانبه می ‌توانید در طراحی رابط کاربری به نفع خود (و همچنین به نفع کاربر) استفاده کنید. (به اعتبار و نحوه قانع کردن در طراحی سایت مراجعه کنید). نکته اصلی و واضح این است که قبل از اینکه از کاربر چیزی بخواهید، چیزی به او بدهید. گذاشتن اطلاعات در اختیار کاربر به صورت رایگان در دنیای اینترنت محتوای رایگان معادل نمونه رایگان در دنیای واقعی و استفاده ‌ای عمیق و ریشه‌دار از اصل تبادل دوجانبه محسوب می ‌شود. به همین دلیل است که خبرنامه، اطلاعات شبکه‌ های اجتماعی، و مقالاتی همچون همین مقاله (همان‌گونه که در تحقیقات ما نیز به اثبات رسیده) مورد علاقه بسیاری از کمپانی‌ ها هستند و کاربران از این منابع که بر دانش آنها اضافه کند و مرتبط با موضوع مورد علاقه آنها باشد استقبال می ‌کنند. بعدها همین کاربران هستند که احتمال دارد به خاطر جبران لطفی که در حق آنها شده با این شرکت وارد معامله شوند. بسیاری از وب سایت ‌ها که اطلاعات تجاری و دیگر اطلاعات را به مخاطبین عرضه می‌ کنند قبل از اینکه کاربران بتوانند به محتوای مورد علاقه ‌شان دسترسی پیدا بکنند از آنها می‌ خواهند که فرم پر کنند. نظریه ای که پشت این کار است این طور فرض می‌ کند که کاربر باید ابتدا فرم را پر کند و پس از آن به خاطر انجام این کار پاداش‌گرفته و اطلاعات به او ارائه شود. همان طور که در شکل زیر می‌بینید شرکت comScore از همین رویه پیروی می‌ کند و از کاربر می‌خواهد که قبل از دانلود گزارش رایگان، اطلاعات خود را در فرم زیر وارد کند. این ممکن است به نظر یک مورد بسیار ساده از انجام کاری در ازای دریافت چیزی برسد. اما مشکل این است که انجام کار و دریافت پاداش همزمان اتفاق نمی‌ افتند. از کاربران خواسته می ‌شود که کاری را انجام دهند به امید اینکه بعدها ممکن است به پاداشی دست پیدا کنند. این رویه باعث عصبانیت کاربر شده و باعث می‌ شود که احتمالاً وب سایت را ترک کند. اما روش کمپانی نیلسن کمی متفاوت است. وقتی کسی روی "دیدن گزارش کامل" کلیک می‌ کند به جای اینکه فرمی ببیند که از او می ‌خواهد اطلاعات تماس خود را در آن وارد کند، مقاله ای کوتاه در رابطه با آن گزارش مشاهده می‌ کند. کاربر می‌ تواند آن مقاله را بخواند و پس از آن تصمیم بگیرد که آیا می خواهد در ازای دیدن مقاله به صورت کامل، اطلاعات خود را وارد بکند یا خیر. (لطفاً توجه داشته باشید که ما به کمپانی نیلسن وابسته نیستیم). کمپانی نیلسن به کاربر اجازه می‌ دهد که مقاله‌ ای در رابطه با گزارش رایگان مطالعه کند. اگر کاربر بخواهد که تمام گزارش را دانلود کند باید فرم اطلاعات تماس را پر کند. رویکرد دوم بهتر است زیرا اولاً به زمان و تلاش کاربر احترام می‌ گذارد چون به او این امکان را می ‌دهد که با آگاهی بیشتری تصمیم ‌گیری کند و ببیند که آیا واقعاً می‌ خواهد زمانی را صرف پر کردن فرم بکند یا خیر. ثانیاً این رویکرد پایبند به قانون رابطه متقابل است. کاربر، قدردانِ این حقیقت خواهد بود که توانسته است خلاصه‌ای از گزارش را مطالعه کند و احتمال اینکه اطلاعات مورد نیاز را در اختیار سایت بگذارد بیشتر است زیرا پیش از این کار، لطفی در حق او انجام شده است. اما حتی همان کاربرانی که متوجه می ‌شوند گزارش به درد آنها نمی ‌خورد نیز این رویکرد صادقانه را می ‌پسندند، نظر مثبتی نسبت به کمپانی نیلسن پیدا می‌ کنند و احتمالاً در زمان مناسب، حسن نیت خود را نسبت به این کمپانی نشان خواهند داد (مثلاً برای گرفتن اطلاعات بیشتر باز هم از این وب سایت بازدید می ‌کنند). همچنین احتمال دارد که این کاربران برای پر کردن فرم به طور صادقانه و هدف‌دار تمایل بیشتری نشان دهند و درباره تقاضای خود اطلاعات بیشتری داده و یا آدرس ایمیل و اطلاعات تماس واقعی خود در اختیار کمپانی بگذارند. (مطالعه ما درباره استفاده از وب سایت B2B نشان می‌ دهد هنگامیکه یک وب سایت قبل از نشان ‌دادن قابل اعتماد بودن خود از کاربر تقاضا می ‌کند که اطلاعات شخصی ‌اش را ارائه دهد، در اغلب مواقع، کاربران به وب ‌سایت اطلاعات ساختگی می ‌دهند. اگر نمی‌خواهید که قسمت فروش شما دائماً با میکی موس تماس بگیرد، بهتر است که درخواست برای اطلاعات کاربر را به وقت مناسب آن موکول کنید). در تحقیقی که در سال 2007 منتشر شد لوسیانو گامبرینی و همکاران او در دانشگاه پادوا به بحث و بررسی در رابطه با این مقوله پرداختند، یعنی اینکه احتمال این که کاربران، اطلاعات تماس خود را جهت دسترسی به محتوای مجانی، در فرم وارد کنند چقدر است. گامبرینی دو آزمایش را که دقیقاً شبیه Comcast و Nielsen بود انجام داد. در یکی از آزمایش‌ ها از کاربران خواسته شد تا ابتدا فرم را پر کنند و پس از آن به عنوان جایزه به مجموعه‌ای از توصیه ‌ها دسترسی پیدا کردند. در آزمایش دوم ابتدا کاربران به توصیه‌ها دسترسی پیدا کردند و پس از آن از آنها خواسته شد تا فرم را پر کنند. در آزمایش ارتباط متقابل نسبت به آزمایش پاداش، کاربران اطلاعات بیشتری در فرم وارد کردند. اما احتمال تأیید و ثبت فرم در آزمایش پاداش، بیشتر بود. خب پس این به چه معنا است؟ اگر شما تصمیم بگیرید که قبل از اینکه کاربرانتان به محتوا دسترسی پیدا کنند آنها را مجبور به پرکردن فرم بکنید، فرم‌ های پر شده بیشتری عایدتان خواهد شد. اما اگر در صدد برقراری رابطه طولانی مدت و معنادار با مشتریانتان هستید بهتر است که پیش از هرگونه درخواستی، بخشی از اطلاعات را در معرض دید کاربر قرار دهید. گرفتن اجازه و راهنمایی در موبایل اپلیکیشن های موبایلی و سایت‌ها نیز می ‌توانند از اصول تبادل دوجانبه بهره‌مند شوند. این اپلیکیشن ها در بسیاری از مواقع بدون این که کاربر کمترین اطلاعی از آنچه توسط این اپلیکیشن به او ارائه خواهد شد از کاربران می ‌خواهند که وارد حساب کاربری خود شوند، دستورالعمل‌ های پیچیده را مطالعه کنند، استفاده از مکان کنونی خود را بپذیرند، و یا رضایت به دریافت اطلاعیه دهند. شروع یک تجربه با هر گونه تقاضا از کاربر، سنگینی بار را بر روی دوش کاربر می اندازد، باعث ایجاد شک و شبهه می ‌شود، و از تمایل کاربر جهت همکاری می‌ کاهد. بهترین کار این است که اپلیکیشن، شروع کار برای کاربر را هر چه آسان‌ تر کند. هنگامیکه کاربر متوجه ارزش اپلیکیشن شود احتمال اعتماد او به آن بیشتر شده و با پیروی از اصل تبادل دوجانبه به هر گونه تقاضایی جواب مثبت خواهد داد. به عنوان مثال کاربران iOS پس از دانلود کردن یک اپلیکیشن با پیام هشداری مواجه می‌ شوند که از آنها می ‌خواهد دریافت اطلاعیه از آن اپلیکیشن را تأیید کنند. این کار غلطی است! در این مرحله کاربر اصلاً نمی ‌داند که آیا این اپلیکیشن را خواهد پسندید یا خیر، آیا از آن استفاده خواهد کرد یا خیر، و آیا محتوای اطلاعیه ای که دریافت خواهد کرد به درد او خواهد خورد یا خیر. اینکه از کاربر بخواهید دریافت اطلاعیه را قبول کند درخواستی فراتر از حد و حدود است و در این مرحله پاسخ اولیه کاربران اغلب "خیر" است. کاربر ابتدا بایستی با اپلیکیشن ارتباط برقرار کند، بفهمد که اپلیکیشن درباره چیست و پس از آن می ‌تواند تصمیم بگیرد که آیا می ‌تواند به اپلیکیشن در رابطه با دریافت اطلاعیه اعتماد کند یا نه. اپلیکیشن Evernote قبل از اینکه کاربر فرصتی برای استفاده از آن داشته باشد از او تقاضای گرفتن اجازه برای فرستادن اطلاعیه می‌ کند. وقتی که کاربران از اپلیکیشن بازدید کردند می ‌توانید از آنها بپرسید که آیا مایل هستند که در رابطه با وقایع به خصوصی مورد اطلاع‌رسانی قرار بگیرند یا خیر. (تا جایی که می ‌توانید درباره اینکه کاربر درباره چه چیزی اطلاعیه دریافت خواهد کرد، با او به صراحت صحبت کنید، درغیر اینصورت اگر اطلاعیه ای دریافت کند که مورد نیاز او نیست باعث عصبانیت و احساس بیگانگی او نسبت به اپلیکیشن خواهد شد). بسیاری ‌از اپلیکیشن ها قبل از اینکه واقعاً نیازی باشد خواستار دسترسی به مکان کنونی کاربر هستند. به عنوان مثال دلیلی ندارد که Expedia در صفحه اصلی خود قبل از اینکه کاربر اصلا شروع به جستجو کرده باشد کاربر را در رابطه با محل کنونی او مورد پرسش قرار دهد. این احتمال وجود دارد که کاربر بخواهد در محلی به جز محل کنونی خود جستجو انجام دهد و گرفتن این اطلاعات غیر ضروری از اعتماد کاربر به اپلیکیشن می ‌کاهد. (مخصوصاً این روزها که همواره شاهد رسوایی‌ در زندگی شخصی افراد هستیم کاربران نگرانند که هر سوال یا کنجکاوی از روی مقاصد شریرانه باشد). Expedia قبل از اینکه کاربر شروع به جستجو کند از او اجازه می‌ خواهد تا به مکان کنونی او دسترسی پیدا کند. Epicurious با رعایت توصیه های کاربردی، فقط هنگامی درخواست دسترسی به میکروفون دارد که کاربر روی دکمه کنترل صدا ضربه بزند. در آن حالت منطقی است که کاربر جواب آری بدهد زیرا واضح است که اپلیکیشن به چه دلیل نیاز به گرفتن اجازه دارد. اگر در ابتدای ورود کاربر و قبل از اینکه کاربر فرصتی پیدا می ‌کرد تا مدل ذهنی خود با چگونگی عملکرد این اپلیکیشن را بسازد، از او چنین درخواستی می ‌کرد، به نظر غیر ضروری می ‌رسید و به احتمال زیاد درخواست اپلیکیشن رد می ‌شد. Epicurious تنها هنگامی درخواست اجازه برای استفاده از میکروفون می‌کند که برای فعال سازی کنترل صدا نیاز به آن دارد (یعنی بلافاصله بعد از اینکه کار بر روی دکمه کنترل صدا ضربه زده است). روش دیگری که نزد اپلیکیشن ها بسیار محبوب است نشان دادن یک برنامه آموزشی کوتاه، هنگام راه ‌اندازی اپلیکیشن برای بار اول است. می ‌توانیم تعداد کاربرانی را که بلافاصله پس از دانلود کردن یک اپلیکیشن نشسته و این برنامه آموزشی کوتاه را تماشا کرده ‌اند بشماریم و مطمئناً تعداد آنها کمتر از تعداد انگشتان یک دست خواهد بود. حتی هنگامیکه این برنامه آموزشی کوتاه، به نظر بامزه می ‌آمد (مانند برنامه‌های آموزشی کوتاه comic-reader که جوری طراحی شده بود که شبیه داستان ‌های مصور باشد) کاربران حوصله نداشتند که آن را تا آخر تماشا کنند. (و اگر هم حوصله کرده و تا آخر پای آن می ‌نشستند نمی‌ توانستند آن‌همه مطلب را که یک جا به آنها گفته می‌ شد به‌خاطر بسپارند). اگر واقعاً نیاز است که به کاربران چیزی را آموزش دهید بهتر است که از صفحه راهنمایی سریع استفاده کنید. اما کار بهتری نیز می‌توان کرد، کاری نکنید که کاربر حس کند برای استفاده از اپلیکیشن شما باید چیزی را مطالعه کند. رابط کاربری بسازید که ساده و کاربردی باشد و نیاز به آموزش نداشته باشد. باز هم می‌ توانید رد پای رابطه متقابل را مشاهده کنید، یعنی در رابطه میان کاربر و اپلیکیشن، حداقل در ابتدای راه، اپلیکیشن باید بار بیشتر زحمات را به دوش بکشد. Clear یک اپلیکیشن برای دیدن فهرست کارهایی است که باید انجام شود. این اپلیکیشن با یک برنامه آموزشی کوتاه 7 صفحه‌ای آغاز می‌ شود. این کار اشتباهی است، زیرا کاربر را ملزم می‌ کند پیش از آغاز استفاده از اپلیکیشن شروع به کار کند، یعنی کاربر مجبور است با حوصله بنشیند و تمام آن اطلاعات را بخواند و سعی کند که همه آنها را نیز به خاطر بسپارد. نتیجه ‌گیری رابطه متقابل بر این باور است که افراد به رفتار خوب پاسخی درخور می ‌دهند. اگر می‌ خواهید که کاربرانتان در اطلاعات دادن به شما اعتماد کنند و مکرراً از وب سایت یا اپلیکیشن شما استفاده کنند، در خوبی‌ کردن پیش‌دستی کنید و تخم رابطه متقابل را با به حداقل رساندن هزینه ارتباط متقابل، در ذهن آنها بکارید. تا جائی که ممکن است سؤالات کمتری از کاربر بپرسید. در اینترنت یا هر جای دیگر، قبل از اینکه چیزی از کسی بخواهید، بخشنده باشید و بدین روش، کاربر نیز به همین منوال با شما رفتار خواهد کرد.

نظرات




نماد