سیاوش احمدزاده: مدیرعامل و مؤسس مجموعه خونیرث
خونیرث مجموعه ای از داغ ترین ایده های ثروت ساز بین المللی و ایرانی در کنار کادری مجرب در زمینه های توسعه و طراحی سایت، اپلیکیشن، امور گرافیکی کاملاً اختصاصی می باشد. سهم خودتان را از وب بردارید...
مشتریان خونیرث

برگشت به لیست

فصل 5: چرا داستان های کاربری بسیار مهم هستند؟

در این مرحله، شما می توانید خصوصیات جدید محصول خود را در قالب داستان های کاربری به مخاطب معرفی کنید که قابل درک برای همه باشد و در مراحل بعدی قابل انجام و آزمایش باشند و در واقع به نحوی قابل انجام بوده و اغراق آمیز نباشند. داستان های کوتاه کاربری ، به نحوی داستان های حقیقی زندگی هستند که اطلاعات ، فرایندها، افراد ، مشتریان و نتایج پیش بینی شده کسب و کار شما را توصیف می کند.

پس از تعریف پرونده کاری که می خواهید بر روی آن فعالیت کنید ، داستان کاربری مهم ترین کاری است که شما انجام خواهید داد، پس زمانی را صرف کنید تا آن را به درستی انجام دهید - اما در مورد جزئیات هراس نداشته باشید؛ زیرا شما می توانید حین آنکه بیشتر در فرایند انتخاب جلو می روید آنها را بعداً تغییر دهید.

 

چگونگی ساختاربندی داستان کاربری

راه های بسیاری برای ساختن داستان های کاربری وجود دارد و در واقع، در برخی از روش های توسعه یافته نرم افزارها ، دستورالعمل ها و راهنما های بسیار خاصی نیز گنجانده شده است که به ساخت این داستان ها کمک می کنند. برای اهداف معرفی نوآوری های ارائه شده در محصول ، ما پیشنهاد می کنیم یک ساختار هفت بخشی را دنبال کنید:

  1. عنوان: نام سفر
  2. پروفایل / شخصیت کاری: نقش شخصیت و همینطور نامگذاری آن برای آن که شخصیت را بیشتر شبیه انسان بسازند. به طور معمول این شخصیت با امکان دسترسی محدود است و آزادی عمل زیادی ندارد.
  3. شرح: یک جمله کوتاه برای توضیح در مورد عنوان
  4. پیشینه: پس زمینه ای که سناریو در آن رخ می دهد با یک بافت مفید و سازنده
  5. هدف: آنچه شما باید انجام دهید و دلیل انجام آن.
  6. روایت: چه اتفاقی می افتد - داستانی درباره آنچه که شخصیت ها تجربه و انجام می دهند، از جمله تصمیماتی که اتخاذ می کند و نتایجی که بدست می آورند.
  7. (اختیاری) گزینه ها: بعضی گزینه های اضافی که می تواند در طول مرحله آزمایشی تا وقتی که زمان اجازه می دهد مورد استفاده قرارگیرد.

 

اجتناب از کلمه "کاربر"

شما می خواهید در هر داستان، یک لیست مشخصی از بازیگران و نقش آنها در هر سیستم را وارد نمایید. برای اهداف این کتاب، ما عبارت عام "کاربران" را استفاده و ذکر می کنیم ولی ممکن است عجیب باشد، کلمه ای که می بایست در داستان های RFP خود اجتناب کنید، همین کلمه کاربر است.

در عوض، افرادی مطرح کنید که واقعا به دلیل نقش خاص خود در جامعه حائز اهمیت هستند: مشتریان، همکاران، نماینده خدمات مشتریان، مدیران، شرکا، توزیع کنندگان، تامین کنندگان، توسعه دهندگان، طراحان، نویسندگان، سردبیران، تحلیلگران داده، مدیران انجمن ها، بازاریابان، مجریان، مدیران مدارس ، رئیس دانشگاه ، راننده ها - فهرست موجود بی پایان است.

برای سیستمی که شما سعی دارید که ایجاد نمایید، تعداد افراد بسیار زیادی وجود دارد که اهمیت زیادی دارند. با نام آنها را صدا بزنید.

قبل از اینکه به مسئله روایت داستان برسیم، متوجه باشید که پس زمینه RFP و بخش هدف از داستان، موارد مهم آن هستند. در پس زمینه در واقع شخصیت ها معرفی می شوند، در پس زمینه ، یک "داستان پیشینه ای" در موارد لازم ارائه می شود و به خوانندگان کمک می کند که درک کنند چرا به دنبال سفر های خاصی هستند. هدف به صراحت به خوانندگان می گوید که چرا اصلاً این سناریو ایجاد شده است: هدف بزرگ و مهم کسب و کار، که مشخص می کند چگونه مخاطبان به محصول جدید واکنش نشان خواهند داد.

شرح داستان جایی است که همه اتفاقات رخ می دهد - جایی که شما تعریف می کنید که چگونه شخصیت های داستان با یکدیگر و سیستم  ارتباط دارند تا به نتایج و اهداف خاصی دست یابند. برای تهیه چنین پیش نویسی از  شرح داستان، هم هنر و هم علم لازم است. شما می بایست به طور معقولی دقیق و با جزئیات داستان را شرح دهید اما نبایستی بیش از حد توضیح دهید. برای مثال اگر می خواهید در داستان خود بگویید ادنا چگونه پست گذاری انجام می دهد، نیازی نیست که مشخص کنید دکمه ارسال در کجای صفحه نمایش وجود دارد، فقط بگویید « ادنا که ویرایشگر پست ها است قبل از انتشار مطالب، کار خود را ذخیره می کند.»

تا آنجا که ممکن است، شرح داستان باید منعکس کننده سفرهای "آینده" باشد و به همین دلیل به گونه ای طراحی شده اند که آرمانی باشند و ایجاد انگیزه نمایند. اگر شما می دانید که شرح داستانی می تواند امتدادی از حالت کنونی سیستم و فناوری کنونی را ارائه دهد، این نحوه روایت آنگاه جایز است - فقط به متقاضیان نشان دهید که می دانید آنچه شما طراحی کرده اید، ممکن است اجرای آن دشوار باشد ، و سپس مشاهده خواهید کرد که چه اثری بر روی آنها خواهد داشت.

اگر در نظر دارید که "پایان متفاوتی" را داشته باشید و یا شاید می خواهید که در یک سفر به مسیر دیگری حرکت نمایید، می توانید یک یا دو پاراگراف متفاوت را در داستان خود بگنجانید. در اینجا به یاد داشته باشید که برای رضایت خود یا موارد تصادفی چیزی را شرح ندهید و در مقابل این وسوسه مقاومت کنید. هر چه چالش های فرعی بیشتری به آن اضافه کنید، بیشتر از اهداف واقعا مهم دور خواهید افتاد. ما اغلب توصیه می کنیم که خوانندگان نیازی به پاسخ کتبی به گزینه ها ندارند، اما ممکن است لازم باشد تا جایی که زمان به آنها اجازه می دهد در مرحله دمو یا PoC نظرات آنها را دریافت نمایید.

 

مثالی از داستان کاربری

در اینجا یک مثال کاربری ارائه شده است. این یک داستان ساده است و داستان شما بایستی که خیلی پیچیده تر از این باشد، اما شما از این مثال جان کلام را می توانید دریابید (به شکل 5.1 مراجعه کنید).

4.2.3 سناریوی سوم: مدیریت و استفاده از دارایی های رسانه ای (تصویری و صوتی-تصویری)

پروفایل های شغلی هدف گرفته شده از کاربران

عکاس ، مدیر سایت

شخصیت های داستان

چلسی ، بن

توصیف سناریو

مدیریت و اصلاح مجموعه ای از تصاویر

پس زمینه:

دانشگاه، یک تیم کوچکی از عکاسان و فیلمبرداران را به کار می گیرد و به این استفاده زیادی از دارایی های رسانه ای ( عکس ها و فیلم ها ) در سایت خود می نماید.

چلسی یک عکاس با مدرک دانشگاهی است که برای پوشش دهی فعالیت های آغاز تحصیلی دانشکده کسب و کار 2018 به کار گمارده شده است. او یک سری عکس هایی را می گیرد که بصورت آفلاین ذخیره نموده است. او 12 عکس را برای مجموعه ای از تصاویر که بایستی در وب سایت دانشگاه قرار داده شوند انتخاب می کند. او عکس ها را بصورت آفلاین برش داده به مقیاس و اندازه لازم تغییر می دهد.

هدف:

دانشگاه می خواهد که مدیریت موثر و خدمات اصلاحی  مفیدی را برای دارایی های آماده در وب سایت از داخل پلاتفرم Web CMS داشته باشد.

شرح داستان:

چلسی 12 عکس را به عنوان مجموعه ای از تصاویر در CMS آپلود می کند. او مجموعه جدید را برچسب گذاری می کند و سپس هر یک از تصاویر را تگ گذاری و نامگذاری می کند، به آنها تگ های دیگر،کلمات کلیدی ad-hoc و عبارات لغوی کنترل شده خاصی را نسبت می دهد. برای مثال، او می تواند اسامی چند استاد دانشگاه را برای برخی عکس ها انتخاب و تگ نماید. سیستم به طورخودکار آیکون هایی را ایجاد نموده و یک کتابخانه با فولدرهای زیرمجموعه از دارایی سایت را با فولدرهای زیر مجموعه و دسته بندی های مناسب و ابزار جستجوی در بانک  از جمله جستجوی موضوعی پیشرفته را ارائه می دهد.

در CMS، چلسی به سایت دانشکده کسب و کار می رود و یک المان " مجموعه تصاویر " را وارد می کند که او در نظر گرفته است تا مجموعه تصاویر آغاز سال تحصیلی 20018 را نشان دهد. عکس ها بصورت چرخشی یا اسلایدوار یا فرمت های مشابه نمایش داده می شوند. چلسی برخی جمله های شرح دهنده برای عکس ها اضافه می کند. او عکس ها را در چهارچوب مرور می کند سپس محتوای جدید را در محصول در موارد لازم وارد می کند.

بن مدیر وب سایت، یک هشدار خورکار در مورد یک مجموعه تصاویر جدید که در سایت بصورت آنلاین در آمده است دریافت می کند. او می خواهد که از صفحه خانگی به مجموعه تصاویر لینک پیدا نماید. به هر حال، در آن الگوی المانی صفحه خانگی یک تصویر با اندازه متفاوت وجود دارد که چلسی آن را آپلود نموده است. بن یکی از آن تصاویر را انتخاب می کند و _ با استفاده از یک ابزار مبتنی بر مرورگر در CMS _ آن را برش داده و اندازه گذاری می نماید و سپس به عنوان یک تصویر جداگانه و نماینده مجموعه تصاویر ذخیره می کند. او آن تصویر را به المان صفحه خانگی اضافه می کند و از آنجا به مجموعه کامل سایت دانشکده کسب و کار لینک می نماید.

متغیر اختیاری الف:

ماه ژوئن است و چلسی در حال انجام حسابداری سالیانه از دارایی های در بانک CMS است. او گزارش گیری انجام می دهد که در آن تصاویری که در بانک هستند اما به آنها هیچ لینکی نشده است یا در هیچ صفحه ای قرار نگرفته اند ( یعنی در هیچ جای سایت ظاهر نشده اند ) نشان داده شده اند. این موارد در یک لیستی برای قرارگیری در بانکی ساده ارائه می شود.

در بالا مثالی از داستان کاربری برای یک سیستم مدیریت محتوا (CMS) در یک دانشگاه دولتی ارائه شده است.

در این داستان کاربری، به مخاطب یکسری نیازهای اساسی برای این کار گوشزد می شود اما مهمتر از همه مخاطب قادر خواهد بود که آن نیازها و فرصت ها را در بافت یک فرآیند کاری واقعی که لازم است در یک روند عادی و روتین اجرا شود نشان می دهد.

 

بیش از حد داستان را کالبد شکافی نکنید

در روایت داستان های کاربری، هم هنر و هم علم نیاز است. ترفند این کار آن است که توصیفی از آنچه شما می خواهید نوآوری جدید شما در آینده ارائه دهد و اینکه چگونه به مرور زمان در اذهان کاربران به نظر خواهد رسید را نشان دهید. اما شما باید این کار را بگونه ای انجام دهید که بیش از حد مطالب در آن تشریح نشده باشند و گیج کننده شوند. بایستی پایان آن را به اندازه کافی باز بگذارید تا مخاطب بتواند تصور کند که چگونه راه حل های شما به بهترین وجه نیازهای آنها را برآورده خواهد نمود. بنابراین در داستان هایتان، در مورد آنچه که کارکنان و مشتریان انجام می دهند صحبت کنید، اما به جزئیات بیشتری در مورد اینکه چگونه این کار را انجام می دهند نپردازید. به عبارتی انجام یک کار را بیان کنید اما کشف نحوه انجام آن را به مخاطب بسپارید.

 

کدام داستان های کاربری و چه تعداد؟

چند داستان کاربری باید ایجاد شود؟ اگر بخواهیم به این سوال مثل وینستون چرچیل جواب دهیم می گوییم: همه آن چیزی که لازم است و نه حتی یک چیز بیشتر! البته، این مسئله تا حد زیادی بستگی به میزان پیچیدگی و اهمیت فن آوری ارائه شده دارد. به عنوان مثال اگر شما یک پلت فرم ایمیل جدید برای یک شرکت 40،000 نفری تهیه می کنید، لازم است اطمینان حاصل کنید که موارد متعدد کاربری را در آن استفاده نموده اید. و اگر در حال ارائه یک محصول نرم افزار حسابداری برای یک کسب و کار متوسط ​​مقیاس می باشید، ممکن است لازم باشد که فقط سه یا چهار سفر  روایی را داشته باشید.

 

مهمترین سفرهای داستانی خود را بیش از تشریح نکنید

اگر وسوسه شدید که بیش از 6 تا 8 داستان کاربری را در مجموعه داستان های خود داشته باشید، به یاد داشته باشید که هر یک داستانی که شما اضافه می کند کار بیشتری را برای شما و مخاطب ایجاد می نماید. برای شما کار روایت داستان و ایجاد نسخه ی نمایشی را در بر خواهد داشت  و همینطور اینکه در طول فرایند ارزیابی کار را انجام دهید. توجه داشته باشید که اکثر داستان های کاربری شامل چندین شخصیت هستند، بنابراین شما نیاز به یک سفر کاربری برای هر شخصیت کلیدی داستان خود ندارید.

اگر شما دریافتید که تیم تان مایل به داشتن بیش از هشت داستان در مجموعه داستان سفرهای خود است، در نظر بگیرید که آیا شما واقعا نیازهای خود را در مقابل اهداف کسب و کار خود قرار داده و تصمیم گیری نموده اید؟ به پرونده مورد پروژه خود مراجعه کنید و بر روی اهداف مهم آن که بایستی بدست آید تمرکز نمایید.

کدام داستان های کاربری را بایستی دنبال کنید؟ در اینجا نیز مجددا باید از طریق پرونده کسب و کار خود جواب را بدست آورید - استفاده از تکنولوژی جدید برای چه شخصیت ها و سفرهایی می تواند به طور موثرتری شما به اهداف کسب و کاری که در حال کار بر روی آن هستید برساند.

این امر بسیار به بستگی موقعیتی دارد که در آن قرار دارید. برای مثال، در انتخاب یک پلت فرم تجارت الکترونیک، انواع مختلفی از سفرهای کاربری را جدا می کنید (مشتریان جدید جدید، مشتریان بازگشتی، معاملات شکست خورده و غیره) و همچنین نحوه تعامل همکاران اصلی خود (بازاریابان، بازرگانان، مشتریان پشتیبانی کننده، طراحان و غیره) و آن پلاتفرم را مشخص می نمایید.

در هنگام انتخاب تکنولوژی که مخاطب با آن روبرو است و محل کار آن، مطمئن شوید که پرسنل IT و کارهای ضروری را در آن تیم گنجانده اید. مثلاً توسعه دهندگانی که پلاتفرم را تست و ارتقاء می دهند بایستی در آن تیم حضور داشته باشند. حتی خیلی ساده در برخی موارد، محصولات مبتنی بر SaaS می توانند عواقبی را برای تیم IT داخلی شما را بوجود آورد ، از قبیل ادغام با لایه منفرد sign-on (SSO) شما. در حالی که برخی از این ها چالش هایی هستند که فقط یک بار ایجاد می شوند ( مثلاَ چالش نحوه عضو شدن در زمان ورود به حساب کاربری) به بهترین وجه می توانند در قسمت سوالات ویژه به آنها توجه و پرداخته شود (به فصل 6 «سوال هایی را بپرسید که واقعا اهمیت دارند» مراجعه نمایید) تا آن حدی که همکاران IT شما نیاز به برقراری ارتباط منظم با سیستم دارند، بایستی شخصیت های مهمی شوند و معمولا به داستان های خاص خود نیاز دارند.

به همین ترتیب، روایت داستان را فقط به ابزار مورد نظرتان محدود نکنید. با گسترش پورتفولیوی تکنولوژی و افزایش توسعه مبتنی بر API، پلتفرم جدید شما بعید نیست که به طور کاملا آزادانه و جدا ثابت شود و به جای اینکه کاربردی تلفیق یافته باشد نوآوری جدید شما باید در یک اکوسیستم بزرگی از ابزارها همکاری و وجود داشته باشد. از نقطه نظر کاربر، این امر خیلی اهمیت ندارد: آنها یک هدف خاصی دارند و نمی توانند در مورد مرزهای سیستم شما فکر کنند که آیا نوآوری جدید نرم افزاری شما تلفیق یافته خواهد بود و یا اینکه تفکیک خواهد شد. بنابراین داستان را تا جایی که می تواند ادامه یابد ، دنبال کنید و مخاطب را تا درک اینکه چگونه می تواند این قطعه را در مجموعه بزرگتر هدف های خود قرار دهد هدایت و راهنمایی کنید.

 

از سایر انواع داستان ها اجتناب کنید

در زمانی که شما این مطلب را خواهید خواند، روش های برای "تفکر طراحی (design thinking)" تکامل یافته است. اکنون روزهای اولیه برای این دنیای جدید از تعریف نیازهای فناوری است و ما شاهد تجربیات مفید بسیاری هستیم که روز به روز ارائه می شوند.

به ویژه، به احتمال زیاد گزینه هایی دیگر برای داستان های کاربری پیدا خواهد شد. یکی از رویکردهای امیدوارکننده «داستان های شغلی» است که بر روی موقعیت ها، انگیزه ها و نتایج تمرکز دارد تا اینکه بر روی افراد، پیش زمینه ها و سفرها تمرکز می کند. بدون شک انواع دیگری از روایت داستان ها نیز ظاهر خواهند شد. ما در مورد آنچه که به بهترین شکل عمل می کند، در حال بحث و تبادل نظر هستیم و شما نیز باید همینونه باشید تا وقتی که فرآیند انتخاب شما شامل یک روش روایی برای توصیف تعامل های متقابل مختلف می شود تا اینکه یک چک لیست ساده ای از ویژگی ها و موارد نوآوری شده و جدیدی باشد که محصول شما ارائه می دهد.

همانند همیشه، بدانید که روندهای تکرار شده در فصل های بعدی، بدین معنی هستند که شما می توانید هر یک از داستان ها را حین آنکه شما شروع به دیدن سیستم در عمل می نمایید تغییر و یا حذف نمایید. بهترین قضاوت اولیه خود را دنبال کنید، اما پس از آن به خود این اختیار را بدهید که بتوانید آن را تغییر و با ویرایش نمایید.

برای مشاهده لیست پیوندهای به مثال RFP با سناریوهای تکمیل شده، به پیوست "منابع و نمونه ها" مراجعه کنید.

 

نکات

  • توجه بیشتری به ایجاد سناریوها داشته باشید تا اینکه به الزامات چک لیست نوآوری های جدید.
  • از داستان های کاربری خود به عنوان هسته RFP در نظر گرفته شده استفاده کنید(بعداً بیشتر در مورد RFP ها توضیح داده خواهد شد).
  • داستانهای کاربری به طور ایده آل یک فرایند «به صورتی که خواهد بود» را منعکس می کنند، اگرچه ممکن است بخواهید که آن را «همانطور که هست» نیز نشان دهید.
  • داستانهای کاربری خود را بیش از حد توصیف نکنید؛ به مخاطب فرصتی برای برخورد خلاقانه با چالش ها و کاربردهای نوآوری جدید باقی بگذارید.
  • داستانهای کاربری را که با نیازهای هر بازیگر اصلی در سیستم مورد نظر خود ایجاد نمایید، اما همانطور که همیشه گفته ایم مهم ترین سفرهای خود را اولویت بندی کنید.
  • برای توصیف فرآیندهای متنوع، داستان های کاربری "مختلف" یا با "پایان های متفاوت" در نظر بگیرید، اما این کار را فقط برای برآورده کردن تعداد زیادی "موارد خاص" انجام ندهید زیرا این کار شما را از مهمترین وجوه محصول جدید ارائه شده منحرف می کند.
  • در دنياي در حال تکامل متدولوژي های UCD، شما ميتوانيد رويکرد ديگري مانند "داستانهاي شغلي" را انتخاب کنيد - مهم اين است که يک روايت تعاملی متقابلا فعال را توصيف کنيد.
  • کامل و عالی بودن دشمن خوب است؛ شما می توانید داستان کاربری خود را در تمام مراحل کار مجددا بازبینی نمایی و تغییر دهید بنابراین خیلی بر روی داستان اولیه دقیق نشوید.

تگ ها :

نظرات




نماد